خانواده درمانی بین نسلی
نظریه موری بوئن
موری بوئن(Murry Bowen) مبدع نظریۀ نظامهای خانواده (family system theory) است. او خانواده را یک واحد عاطفی و شبکهای از روابط درهم تنیده میپندارد که وقتی میتوان آن را درک کرد که از چارچوبی چندنسلی یا تاریخی آن را تحلیل کرده باشیم. به همین دلیل رویکرد او را خانواده درمانی بین نسلی نیز مینامند.
مشارکتهای نظری و اقدامات درمانی او با خانوادهها، نظریۀ او را به منزلۀ پلی کرده است که بین رویکردهای روانپویشی و دیدگاههای سیستمی ارتباط برقرار میکند.
بوئن روانپزشکی بود که در اواخر دهۀ 1940 به بررسی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی پرداخت. وی از این بررسیها به رابطۀ هیجانی آن¬ها و مادرانشان پی برد و نام واکنش پذیری هیجانی آن¬ها از یکدیگر را هم زیستی یا وابستگی (symbiosis) نامید. در سال 1954 به NIMH رفت و خانواده هایی را که یک عضو مبتلا به اسکیزوفرنی داشتند را مورد بررسی قرار داد. وی متوجه دلبستگی اضطرابی میان فرد مبتلا و مادر وی شد. این افراد فاقد استقلال شخصی بودند و میان مادر و فرزند الگویی از نزدیکی و دوری هیجانی برقرار بود. پس از این بررسیها بوئن به بررسی خانواده هایی که کمتر مشکل داشتند پرداخت و متوجه کارکرد مشابه این خانواده ها با خانواده های دارای یک عضو مبتلا به اسکیزوفرنی شد- البته با شدت کمتر. یعنی همه ی خانواده ها در طول پیوستاری از تمایز و همجوشی قرار دارند.
اصول و مفاهیم تئوری بوئن
بوئن خانواده را شبکه ای چند نسلی از روابط و کنش متقابل فردیت و با هم بودن میدانست.
نظریه ی او شامل 6 مفهوم است:
1- تمایز خویشتن
تمایز خویشتن به معنای ظرفیت تفکر و تعمق فرد است که باعث میشود وی به طور خودکار به فشارهای هیجانی درون و بیرون پاسخ ندهد. به عبارت دیگر توانایی انعطاف پذیر بودن و عاقلانه عمل کردن حتی در مواجهه با اضطراب. عکس العمل افراد تمایز نیافته مبتنی بر هبجان آن هاست و به طور شتابزده، با فرمان برداری یا نافرمانی نسبت به سایر افراد صورت میگیرد. بوئن در مفهوم تمایز خویشتن بیان میکند که مطلوب آن است فرد بتواند بین فرایند عقلانی با هیجانی تفکیک قائل شود. یعنی درجۀ توانایی فرد برای اجتناب از تبعیت خودکار رفتار از احساسات، بیانگر میزان تفکیک خویشتن است. در تفکیک خویشتن یک عضو خانواده میتواند کارکرد عقلانی خود را از کارکرد هیجانی متمایز کند، در نتیجه از همجوشی یا امتزاج با هیجانات غالب در خانواده (به خصوص در هنگام بحرانها و چالشها) دوری کند. تفکیک خویشتن سنگبنای نظریۀ بوئن است.
به اعتقاد بوئن مطلوب آن نیست که فردی سرد و بیروح و شدیدا عینی گرا و بیاحساس باشیم، بلکه باید دربه دنبال توازن و تعادل باشیم. یعنی به یک تعریف یا هویت شخصی (self-definition) دست یابیم، اما نه به بهای از کف دادن قابلیت ارتجالی و خودانگیختۀ عواطف. او فرض نمیکرد که باید احساسات را فدای رفتار عقلانی کرد یا آنها را سرکوب کرد بلکه نگران آن بود که انسانها اسیر احساساتی شوند که به درسنی آنها را درک نکردهاند. بنابراین هدف اصلی در تفکیک خویشتن توازن بین احساسات و شناخت است.
2- مثلث ها
در شرایط فشار روانی، اعضای خانواده در روابط دو نفره گرایش به آن دارند که دست به یارگیری بزنند و با شخص ثالثی (عضو دیگری از خانواده) مثلثسازی کنند. برای مثال در فرهنگ ایرانی معمولا در دعواهای بین والدین، مادر فرزند پسر و پدر فرزند دختر را به عنوان یار انتخاب میکند تا بدین ترتیب فرزندان از آنها حمایت کنند و بدین ترتیب شدت فشار روانی را کم کرده و ثبات را مجددا برقرار سازند.
از نظر بوئن در تمام روابط زندگی لاجرم شخص سومی نیز درگیر میشود و در نتیجه رابطهای مثلثی شکل میگیرد. اضطراب در مثلثها نقش به سزایی دارد به طوری که هرچه اضطراب بالاتر باشد افراد نیاز به نزدیکی هیجانی بیش از حد و یا فاصله گرفتن از هم را احساس میکنند. مثلثسازی فرایند منفی است که در کارکرد خانواده تاثیر منفی دارد.
3- فرایند هیجانی خانواده ای هسته ای
عبارت است از نیروی هیجانی در خانواده که سالها به شیوه ای تکراری عمل میکند. از نظر بوئن افراد همسری را برمیگزنند که سطح تفکیک آنها به اندازۀ خودشان است. پس تعجبی نیست که اشخاص نسبتا نامتمایز همسر کسی شوند که به همان اندازه با خانواده مبداشان امتزاج دارد. هر چه همجوشی و امتزاج خانوادۀ هستهای بیشتر باشد، احتمال اضطراب و بیثباتی بیشتر خواهد بود و تمایل خانواده برای یافتن راه حل از طریق جنگ و نزاع، فاصلهگیری، کارکرد مختل یا تضعیف شده یکی از همسران بیشتر خواهد بود.
4- فرایند فرافکنی خانواده
فرایندی است که طی آن والدین فقدان تمایز خود را به فرزندانشان منتقل میکنند. والدین به همه فرزندان به یک شیوه واحد پاسخ نمیدهند هر چندخلاف ان را ادعا کنند. تفاوت در رفتار والدین موجب اختلافهای معناداری در نحوۀ کارکرد هر کودک میشود.کودکانی که کانوان توجه والدین قرار میگیرند عموما گرایش به آن دارند که نسبت به خواهر و برادرانشان امتزاج بیشتری با خانواده داشته باشند و در نتیجه آسیبپذیری آنان در برابر فشارهای عاطفی درون خانواده بیشتر میشود.
5- فرایند انتقال بین نسلی
منظور از این مفهوم انتقال نسل به نسل اضطراب است. در هر نسل فرزندی که بیشتر درگیر همجوشی خانواده است به سطح پایین تر تمایز خویشتن و اضطراب مزمن حرکت میکند. افراد در ازدواج شخصی را انتخاب میکنند که از لحاظ تمایز در سطح یکسانی هستند. در نتیجه ی ازدواج دو شخص با درجه ی تمایز پایین اضطراب در خانواده بیشتر و نسل به نسل منتقل میشود. به نظر بوئن تمام نسلها قسمتی از یک فرایند طبیعی پیوسته هستند. در این فرایند تصورمیشود که بدکاری شدید نتیجۀ عملکرد نظام هیجانی خانواده در طی چند نسل باشد.
6- موقعیت همشیر
بوئن با عقیدۀ شکل گیری شخصیت فرزندان بر اساس موقعیتی که در خانواده دارند موافق است. بنابراین با شناخت موقعیت یک فرزند به علاوۀ ویژگی های کلی اش میتوان ویژگی های او را پیش بینی نمود.
از نظر وی خانواده ای سالم است که افراد از هم متمایز باشند و اضطراب در سطح پایینی باشد. از نظر وی علایم از فشار روانی ای که فراتر از تحمل فرد و توانایی وی در مدیریت آن است ناشی میشود و توانایی اداره ی فشار در گرو متمایز شدن فرد است. تمایز یافتن موجب انعطاف پذیری و پایایی روابط میشود. بوئن عامل زیربنایی بروز مشکلات را همجوشی هیجانی میداند که همانطور که گفتیم از نسلی به نسل بعد منتقل میشود.
تهیه شده در گروه علمی آموزشی رواد (دپارتمان روانشناسی)
تشکر از شما که این مقاله را تا انتها خواندید، مقالات و محصولات دیگری که ممکن است بپسندید:
بررسی کامل استعداد: استعداد ذاتی است یا اکتسابی؟
نظریه چند وجهی آرنولد لازاروس
نکات جالبی از زندگی جان و جولی گاتمن (زوج روانشناس موفق)
اجرا + تفسیر + نمره گذاری آزمون رورشاخ با تخفیف ویژه!
آزمون میلون: احرا و تفسیر کامل آزمون میلون
حقایق پنهان از آزمایش استنلی میلگرام
کارگاه آمار و روش تحقیق: نکات کنکوری + ۴۰ ساعت فیلم + چندین پی دی اف!
میتوانید سوالات روانشناسی خود را از ما در گروه تلگرامی رواد بپرسید.