menuordersearch
ravaad.ir

حقایقی مخفی و جالب از آزمایش میلگرام. نکاتی که میلگرام هیچگاه دربارۀ آنها نگفت

عبارت مورد نظر خود را جستجو کنید ...
۱۴۰۰/۷/۲۸ چهارشنبه
(9)
(0)
حقایقی مخفی و جالب از آزمایش میلگرام. نکاتی که میلگرام هیچگاه دربارۀ آنها نگفت
حقایقی مخفی و جالب از آزمایش میلگرام. نکاتی که میلگرام هیچگاه دربارۀ آنها نگفت

حقایقی جالب از آزمایش استنلی میلگرام

 

حتما شما هم از میلگرام و آزمایشش شنیده‌اید، آزمایش کلاسیک استنلی میلگرام یکی از جنجالی‌ترین و معروف‌ترین آزمایش‌های تاریخ روان‌شناسی است. آزمایش میلگرام در زمینة اطاعت از مافوق در کتاب‌های روانشناسی اجتماعی آورده شده‌است. دانشجویان روان‌شناسی دربارۀ این آزمایش زیاد می‌شنوند و می‌خوانند و تاکنون صدها مقاله و کتاب دربارۀ آن نوشته شده‌است. اما آیا داستان میلگرام واقعا همان چیزی است که منتشر شده؟ آیا باید داستان میلگرام را همانگونه که شرح داده باور کنیم؟

 

در این مقاله می‌خواهم حقایق مخفی آزمایش میلگرام را بیان کنم. حقایقی که بعد از سالها توسط روان‌شناس استرالیایی جینا پری (Gina perry ) فاش و منتشر شده است. با من در این مقاله همراه باشید.
میلگرام فرزند دو یهودی مهاجر از اروپای شرقی بود. که سال‌ها قبل خانواده‌اش به آمریکا مهاجرت کرده‌بودند. جوانی او با بزرگترین بحران قرن بیستم یعنی جنگ جهانی و وحشیگری‌های نازی‌ها علیه یهودیان، کوره‌های آدم‌سوزی و اتاق‌های گاز همراه بود.. او می‌دانست فقط شانس و اقبال باعث شده بود سر از شکنجه‌گاه نازی‌ها درنیاورد. او در نامه‌ای به یکی همکلاسی‌هایش نوشته است:


"از احساس گناه بازماندگان در رنجم، من باید در پراگ در میان مردم آلمانی زبان یهودی به دنیا می‌آمدم و بیست سال بعد در اتاق گاز می‌مردم".

 

چون میلگرام یهودی و خودش از مهاجران اهل چک بود در تمام سال‌های جنگ اخبار کشتگان و آوارگان اقوام یهودی خود را دنبال می‌کرد. با شکست آلمان، آیشمن افسر عالی‌رتبه نازی‌ها که دستور قتل عام یهودی‌ها را صادر می‌کرد، دادگاهی شد. تلویزیون آمریکا تمام جلسات دادگاه آیشمن را پخش کرد و استنلی نیز بیننده ثابت صحبت‌های او بود.

آیشمن در دادگاه خونسردانه اعلام کرد: فقط از دستورات مافوقش "پیشوا" اطاعت کرده‌است. این صحبت‌ها برای استنلی کافی بود تا اثر اطاعت از مافوق را در طی آزمایشی بررسی کند. او فرضیه‌ای ساخت با این عنوان: «اکثریت ما می‌توانیم با چند کلمه تشویق از طرف مافوق‌مان به شکنجه‌گر تبدیل شویم».

 

استنلی میلگرام

 

آزمایشات میلگرام در ژوئیه 1961، یک سال پس از محاکمه آدولف آیشمن آغاز شد. میلگرام آزمایش را برای پاسخ به این سوال طراحی کرد: آیا آیشمن و میلیونها همدستش در هولوکاست فقط از دستورات پیروی می‌کردند؟ آیا می‌توان همۀ آنها را قربانی اطاعت از مافوق دانست؟ (میلگرام، 1974). میلگرام علاقه‌مند بود بررسی کند که آیا افراد از دستورات مافوق تا حدّی که باعث آسیب رساندن به دیگران شود، اطاعت می‌کنند؟ او می‌خواست بداند چگونه مردم آلمان به راحتی با جنایات نازی‌ها سازگار شده بودند.

 

به این ترتیب او با حمایت دانشگاه ییل، آزمایشی طراحی کرد که در آن افرادّ داوطلب با دریافت 4.5 دلار، به شخص دیگری شوک وارد می‌کردند. او در روزنامه آگهی زد برای انجام یک آزمایش برای بررسی حافظه به چند نفر مرد احتجاج داریم. به ظاهر آزمایش حافظه بود، چیز سختی نباید باشه، بنابراین افراد برای حضور در این آزمایش به دانشگاه ییل اومدن که در نهایت 40 مرد 20 تا 50 ساله مشاغل آنها از افراد غیرماهر تا متخصصین متغیر بود، انتخاب شدند

آزمایش به این ترتیب بود که 40 مرد یکی یکی وارد اتاق انتظار میشدن که غیر از میلگرام دستیار او ویلیام نیز حضور داشت. شرکت‌کنندگان نمی‌دونستن ویلیام دستیار آزمایشگره بلکه فکر می‌کردن یکی مثل خودشونه که داوطلب شرکت در آزمایش شده. آزمایش طوری بود که یک نفر باید نقش معلم و دیگری نقش شاگرد رو ایفا می‌کرد.

قرعه کشی میکردن تا مشخص شود چه کسی معلم و چه کسی باید یادگیرنده باشد. اما در تمام کاغذها فقط معلم نوشته شده بود. بنابراین در حقیقت قرعه‌کشی در کار نبود، بلکه تمام این ۴۰ مرد باید نقش معلم رو ایفا می‌کردن (یعنی کسی که باید شوک برقی وارد می‌کرد).

داوطلب روبروی دستگاه شوک برقی می‌نشست و یادگیرنده(دستیار آزمایشگر) پشت دیواری دست و پا بسته در صندلی‌ای نشسته بود که شوک الکتریکی به او وصل بود. میلگرام برای دراماتیک‌تر کردن داستان به شرکت‌کننده قبل از آغاز آزمایش می‌گفت: یادگیرنده ناراحتی قلبی دارد. وقتی درجۀ شوک خیلی زیاد می‌شد. یادگیرنده (دستیار میلگرام) باید به دیوار می‌کوبید و فریاد میزد و در صورتی که درجۀ شوک افزایش بیشتری می‌یافت برای تظاهر به ناراحتیِ شدیدِ یادگیرنده، همه صداها قطع می‌شد، به این معنا که او دیگر زنده نیست و مُرده است.

 

اشتباهات آزمایش میلگرام

 

نحوه انجام آزمایش

نحوۀ انجام آزمایش به این ترتیب بود که معلم باید یک سری کلمات جفتی رو برای یادگیرنده می‌خواند. مثلا: دیوار-پرنده، دانش - آب. سپس از یادگیرنده (که در اصل دستیار پژوهشگر بود) می‌خواست از بین ۴ گزینه، جفت صحيح را انتخاب کند. مثلا بعد از شنیدن کلمۀ دانش، باید می‌گفت: آب. در صورتی که یادگیرنده (شاگرد) پاسخ غلط می‌داد، معلم با فشار دادن دکمۀ شوک به یادگیرنده شوک الکتریکی وارد می‌کرد و اگر اشتباه یادگیرنده تکرار می‌شد، ۱۵ ولت بر شدت شوک اضافه می‌کرد. البته در این آزمایش واقعا خبري از شوک نبود. بلکه از قبل صداهای ناله متناسب با درجات شوک روی نوار ضبط شده بود و همزمان با هر شوکی که معلم وارد میکرد صدایی ناله یا فریادی متناسب با درجۀ شوک الکتریکی پخش می‌شد.

 

در طی آزمایش هرگاه داوطلب در شوک‌دادن، درنگ، تردید یا اعتراض می‌کرد، آزمایشگر موظف بود با جملاتی چون: «شما انتخاب دیگری ندارید، چاره دیگری نیست، باید آزمون تمام کنید، باید ادامه دهید» آن‌ها را تشویق به ادامه می‌کرد. در نهایت 40 مرد، انتخاب و طبق دستورالعمل آزمون را اجرا کردند. نتایجی که میلگرام گزارش داد حیرت‌آور بود، در کمال تعجب 26 نفر از 40 مرد، یعنی 65 درصد، به بالاترین حد شوک (450 ولت) رسیدند. تنها یک نفر قبل از رسیدن شوک 300 ولتی آزمایش را متوقف کرد. عده‌ای هم موقتا آزمایش را متوقف کردند اما در نهایت تا انتها ادامه دادند. آزمایش‌های میلگرام بعدها توسط خودش و همکارانش تکرار شد و نتایج مشابهی به‌دست آمد.

 

می‌توانید بخشی از آزمایش میلگرام را از طریق لینک زیر در آپارات مشاهده کنید.

 

کلیپ کوتاهی از آزمایش میلگرام با زیر نویس فارسی

 

 

میلگرام اولین گزارش از کار خود را در سال 1963 چاپ و بعدها در کتاب" Obedience to Authority: An Experimenter View" جزئیات بیشتری را منتشر کرد. او بعد از انتشار نتایجش در یک برنامه تلویزیونی گفت: «طبق مشاهداتم می‌گویم اگر در ایالات متحده اردوگاه‌های مرگ مشابه آنچه در آلمان نازی برپا بود، راه اندازی شود، در هر شهری از آمریکا نیروی انسانی کافی برای اداره اردوگاه‌ها خواهیم داشت».

این آزمایش به ظاهر بی‌غل و غش در جامعه آمریکا سروصدای زیادی به‌پا کرد، طوری که از این آزمایش صدها فیلم، کتاب و مقاله تهیه و نوشته‌شده است. اما حقیقت آزمون میلگرام همان چیزی است که گفته شده؟ آیا در همۀ ما یک خوی حیوانی درنده پنهان شده که اگر شرایط فراهم بشه با خونسردی و با بی‌رحمانه‌ترین شکل ممکن همنوع‌مون رو شکنجه می‌کنیم؟

در این مقاله می‌خواهم به این سوال پاسخ بدهم که خیر! اینطوری نیست. داستان میلگرام را باور نکنید.

 

 

پشت ماشین شوک کتاب جینا پری

 به‌تازگی برخی افراد با بازبینی آرشیوهای آزمایش میلگرام، نتایج او را زیر سوال قرار داده و کار میلگرام را از جهت علمی بی‌اعتبار دانسته‌اند. در سپتامبر 2014 در 1+50‌مین سالگرد آزمایش میلگرام، مجله موضوعات اجتماعی ویژه‌نامه‌ای چاپ کرد که فقط به بررسی این آزمایش پرداخته‌ بود.

همچنین جینا پری نویسنده و روان‌شناس استرالیایی و یکی از منتقدان جدّی آزمایش میلگرام در سال 2007 به بازخوانی کلیه آرشیوهای میلگرام پرداخت. پری تمام این مستندات را از نو بررسی و میلگرام را به تحریف داستان و پنهان‌کردن برخی یافته‌ها متهم کرد. نتایج حاصل از بازخوانی مجدد آرشیوهای آزمون میلگرام در سال 2013 در کتاب" behind the shock machine منتشر شد.

 

 

برخی از مهم‌ترین اشکالات پری را می‌توان بدین شرح خلاصه کرد:


1. اولین مقاله علمی از کار میلگرام تنها با 40 آزمودنی انجام شد، آیا با استناد فقط 26 نفرمی‌توان مدعی شد به واقعیتی درباره ذات انسان پی‌بردیم؟

 

2. با بررسی دقیق آرشیوهای صوتی و تصویری با انبوهی از واکنش‌های مختلف شرکت‌کنندگان مواجه می‌شوید که به‌دنبال حربه‌ای برای اجتناب از شوک هستند. مانند: پیشنهاد اینکه با آزمون‌دهنده جایشان عوض شود، تاکید بر جواب صحیح تا آزمون‌دهنده پاسخ صحیح را بگوید. حتی گروهی تقلب می‌کردند یا با آزمایشگر درگیر می‌شدند و حتی تعداد کمی با خشونت آزمایشگر را تهدید کردند، عده‌ای دستگاه شوک را خاموش می‌کردند. اما هیچکدام از این واکنش‌ها در گزارش نهایی میلگرام آورده نشده ‌است.

 

3. میلگرام در فصل آخرکتابش اعتراف می‌کند، فقط 56 درصد از داوطلبان باور داشتند فرد واقعا از درد فریاد می‌کشد. اما هیچگاه نگفت چه تعداد از این شکنجه‌گران جزو این 56 درصد بوده‌اند؟؟؟

 

4. با بررسی آرشیوها تغییر تدریجی رفتار آزمایشگر واضح است. در اوایل آزمایش اگر داوطلب 4 بار برای اجرای دستور مخالفت و مقاومت می‌کرد، آزمایش متوقف می‌شد، اما رفته رفته رفتار آزمایشگر تغییر کرد، طوری که به یک زورآزمایی برای شکست داوطلبان تبدیل شده بود. تا آنجا که گاهی آزمایشگر تا 26 بار داوطلبان را به ادامه کار وادار می‌کرد. دستگاه شوک را مجدد روشن و می‌گفت ادامه دهید، باید ادامه دهید. پری می‌نویسد اگر فایل‌های صوتی شنیده شود، متوجه می‌شوید‌ این آزمایش بیش از آنکه اثر اطاعتِ از مافوق باشد، اثر زورگویی و اجبار است.

 

5. در برخی آزمایش‌ها صدای فریاد آزمودنی از 285 ولت به بعد شنیده نمی‌شود، اما آنچه که میلگرام گزارش می‌دهد این است: اکثر داوطلبان تا بالاترین حد (450 ولت) شوک را به آزمودنی تحمیل کردند.

 

جینا پری روانشناس استرالیایی منتقد آزمایش میلگرام

 

6. پری چند سوال چالشی مطرح می‌کند:

 

    چگونه ممکن است، کسی که بیماری قلبی دارد، داوطلبانه زیر شوک الکتریکی قرار بگیرد؟ یا چگونه ممکن است به شخص هشدار داده‌شود، احتمال حملۀ قلبی وجود دارد، اما کماکان موافقت کند زیر دستگاه شوک قرار گیرد؟

 

    همچنین داوطلبان چقدر احتمال داشت باور کنند، دانشگاه معتبری چون ییل برای اجرای یک آزمایش به پژوهشگرانش اجازه می‌دهد به دیگران آسیب‌های جدی وارد کنند؟ پری این را جزو غفلت‌های مهم آزمون میلگرام می‌داند و می‌گوید: تاکید بیش از حد به داده‌های کمّی منجر به غفلت از داده‌های تاثیرگذار کیفی شده‌است. بنابراین چه بسا آن‌هایی که آزمایش را تا انتها ادامه داده‌اند، همان کسانی بودند که به ساختگی بودن داستان پی برده و اصلا درد و فریاد آزمودنی را باور نکرده بودند. و کسانی که آزمایش را متوقف کردند ماجرا را باور داشتند.

 

7. جینا پری با پیاده سازی و بررسی بیش از 140 فایل ضبط شده خطاهای روش شناختی متعددی از میلگرام شناسایی کرده است که‌ آنها را به شکل مستند و با اقامۀ دلیل در کتابش ذکر کرده است. از جمله خطاهای پرتکرار میلگرام سوگیری تایید است. او به شکل‌های مختلف تلاش کرده فرضیه خود را به تایید برساند.

 

پایان این گفتار با سخنی از جینا پری:


"با ادعای پر از اشکال که جهان آن‌ را به‌عنوان واقعیت قبول کرده‌است، شگفت‌زده شدم. داستانی که تاکنون شنیده‌ایم و خوانده‌ایم، حکایتی است که میلگرام تبلیغ کرده‌است اما با بررسی آرشیوها شرح دیگری آشکار خواهد شد، کار میلگرام شاید یک شاهکار هنری باشد، اما یک اثر علمی معتبر نیست".

 

فهیمه حکیما گروه علمی آموزشی رواد

 

منبع :

Perry, G. (2013). Behind the Shock Machine: The Untold Story of the Notorious Milgram Psychology Experiments. The New Press

 

نظرات کاربران
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

بستن
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

2 نظر
محمود محمدی
یکشنبه بیست و هفتم اسفند ۰۲
پاسخ
(1)
()
محمود محمدی
شخصاتخصصي درزمينه روانشناسي ندارم ولي چيزي که به کرات در ديکتاتوريهاتجربه شده اين است که جامعه اين کشورها خودبه برآمدن و دوام ديکتاتورکمک ميکنند که فکر ميکنم به نتايج آزمايش ميلگرام نزديک باشد
دکتر حبیب رودی
یکشنبه سوم دی ۰۲
پاسخ
(1)
()
دکتر حبیب رودی
يکي از اصول انجام آزمايش هاي علمي اين است که آزمايشگر هيچ پيش فرضي قبلي در مورد نتيجه آزمايش نداشته باشد که با بررسي هاي جديد مشخص شده اين اصل مهم نقض گرديده است