زندگی مجردی؛ سبک جدیدی از زندگی در جوامع امروزی
زندگی مجردی بله یا خیر؟ با اتکا به یافتههای حدود 15 مقاله دربارۀ زندگی مجردی و همچنین نظرات دکتر کریس مارش (kris marsh) استاد جامعهشناسی و جمعیت شناختی دانشگاه مریلند و دکتر دپائولو (Bella DePaulo) متخصص روانشناسی اجتماعی استاد مدعو روانشناسی در دانشگاه کالفرنیا مقالهای درباب زندگی مجردی (single life) برای شما عزیزان آماده کردهایم. البته یادآوری این نکته مهم است که شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه در درکی که مردم از زندگی مجردی دارند، بسیار موثر است. این مقاله از پژوهشهای انجام شده در کشورهای غربی عمدتا ایالات متحده به دست آمدهاست.
ابتدا چند نکتۀ کلی درباره سبک زندگی مجردی:
1- زندگی مجردی در تمام جهان حتی جوامع سنتی به شدت روبه افزایش است. در ایالات متحده ۱۵ تا ۲۱سپتامبر به هفته مجردها معروف است و مجردها، مجردی خود را جشن میگیرند.
2- منظور از مجرد یعنی کسانی که از سنِ عرف ازدواج گذشتهاند و کماکان مجردند.
3- منظور از مجرد کسی است که وارد رابطۀ عاطفی رسمی نشده است. خواه تنها یا با خواهر، برادر، مادر، دوست یا هر شخصی دیگری زندگی کند.
4- پژوهشها از سال 2014 نشان دادهاند زمانی که بزرگسالان جوان به سن 50 سالگی برسند، از هر چهار نفر آنها یک نفر در کل زندگی مجرد بوده است.
مجردی با کلیشههایی همراه است که تقریبا همه مردم صرف نظر از تحصیلات و جنسیت وقتی فرد مجردی را میبینند آن را بیان میکنند، کلیشههایی مانند:
- او تنهاست. کسی را ندارد. نتوانسته با کسی باشد. او دلبستگی ندارد و ..
دکتر کریس مارش جامعهشناس و جمعیتشناس دانشگاه مریلند به افراد مجرد آموزش میدهد که وقتی با چنین پرسش هایی روبرو شدند؛ این باورها و کلیشههای غلط را اصلاح کننند مثلا به آنها بگویند منظور از اینکه کسی را ندارم چیست؟ من مادر، پدر، خواهر و دوستان بسیاری دارم. من شغلی دارم که به آن دلبستهام. و علایقی دارم که با شوق و ذوق آنها را دنبال میکنم. من هم مثل شما دلبستگیهایی دارم.
- زنانی مجرد از زنان متاهل موفقیت کمتری کسب میکنند.
پژوهشها این کلیشه را نیز به چالش کشیده. بین تجرد و عدم موفقیت یا موفقیت کمتر رابطهای وجود نداشته است، اتفاقا عکس آن، بیشتر گزارش شده است که بین تجرد و موفقیت رابطۀ بیشتری وجود دارد تا تاهل. ازدواج یکی از موانع موفقیت برای زنان محسوب میشود. یک مثال خوب واضح کامالا هریس 56 ساله است او بهعنوان اولین معاون ریاست جمهوری آمریکا، در سن 50 سالگی ازدواج کردهاست. قطعا موفقیت او به دوران مجردی او باز میگردد نه در طی این 6 سال تاهل.
- افسردگی در مجردها بیشتر است!!!
این گزاره شاید تا 50 -60 سال پیش درست بود. اما از دهه 1980 به بعد به تدریج یافتهها در این زمینه به سمت متضاد آن تغییر کرد. و امروزه در سال 2023، پژوهش ها نشان میدهند که این گزاره چندان صحیح نیست و مجردی دورانی شاد و لذت بخش است و افرادی که واقعا تجرد را انتخاب کرده اند رضایت از زندگی بالایی دارند. از انتخاب خود خشنودند. پژوهشها به خصوص در طی 20-30 سال گذشته نشان دادهاست این ادعا که متاهلها سالمتر و شادترند اغراق آمیز یا اشتباه است. پژوهشگرانی که دنبال متغیرهای تعدیل کننده بین رضایت و شادمانی و تجرد هستند برخی متغیرها را شناسایی کردند متغیرهایی مثل:
رفاه اقتصادی و اجتماعی. زنان مجردی که از نظر اجتماعی و اقتصادی در وضعیت مناسب تری هستند، بیشتر از زنان مجرد که وضعیت اقتصادی اجتماعی پایینی دارند، شادی و رضایت راتجربه میکنند. البته این متغیر برای مردان موثر نبوده است.
انتخاب یا تقدیر. افرادی که آگاهانه سبک زندگی تجرد را انتخاب کرده اند. شادتر از کسانی هستند که برحسب تقدیر یا شرایط موفق به ازداوج نشده اند.
وجود دوستان صمیمی. افرادی مجردی که انزوا را تجربه نمیکنند. شبکه قوی از دوستان برای تأمین حمایت اجتماعی ،و دوستی های باکیفیت بالا دارند. شادی و رضایت از زندگی را تجربه میکنند
وجود یک خانواده حمایت گر و غنی از جهت عاطفی.خانواده حمایت گر عاطفی اعضای خانواده را برای انتحاب زندگی شان آزاد میگذارند. اما خانواده یک شمشیر دولبه است. طبق پژوهشهای زمینهیابی خانواده معمولا تا زمانی که فرد خوب و شایسته ای پیدا نشود از فرزندانش حمایت میکند اما وقنی فرد مناسب پیدا شد انها را تحت فشار قرار میدهد.
نیاز به استقلال و آزادی مهم تر از هر نیاز دیگری. در سالهای اخیر، تعداد بزرگسالانی که فراتر از سن ازدواج سنتی مجرد ماندن را انتخاب کرده اند بسیار افزایش یافته است. برخلاف گذشته، اکنون زنان فرصت های شغلی دارند که آنها را قادر میسازد زندگی خود را تأمین کنند. به همین ترتیب، هم زن و هم مرد در حال حاضر بیشتر اوقات ترجیح میدهند که بزرگسالی خود را به جای تشکیل خانواده، به ساختن مشاغل خود اختصاص دهند.
نتایج چندین مطالعه نشان داده است که داشتن یک شبکه اجتماعی با کیفیت بالا از دوستان و خانواده برای حفظ زندگی یک فرد مجرد ضروری است.
دکتر دپائولو یکی از پژوهشگران حوزۀ تجرد معتقد است وقتی سالهای پایانی افراد را بررسی کنیم مجردها خوشحالتر از متاهلین هستند. دافرادی که ازدواج میکنند در نهایت خوشحالتر از دوران مجردی نیستند. افرادی که ازدواج میکنند بعد از چند سال نسبت به دوران مجردی سالمتر یا خوشحالتر نخواهند بود، عزت نفس آنها در مقایسه با دوران مجردی افزایش پیدا نمیکند. به عبارت دیگر اثرات مثبت ازدواج موقتی است. دکتر دپائولو میگوید اتفاقا افرادی که ازدواج میکنند منزویتر میشوند، دایرۀ روابط آنها محدودتر میشود. آنها زمانی که مجرد بودن با افراد بیشتری در ارتباط بودند.
تجزیه و تحلیل سلامت کلی بیش از یازده هزار نفر کانادایی،. خطر ابتلا به سرطان در بیش33 هزار ایتالیایی؛ چندین معیار سلامتی در بیش از ده هزار زن استرالیایی در دهه 70 زندگی خود؛ و یک مطالعه آمریکایی در مورد سلامت، رفاه، و انعطاف پذیری رزمندگان مجروح نشان داده که افراد مجرد قطعی و دائمی از جهت رفاه، سلامتی، موفقیت و انعطاف پذیری از افراد متاهل بهتر عمل میکنند. و دپائولو معتقد است از آنجا که اکثر مطالعات افراد مجرد را نادیده میگیرد نظرات دربارۀ زندگی مجردی همراه با سوگیری است.
وقتی افراد به سمت زندگی مجردی کشیده میشوند در آنجا شکوفا میشوند که دلایل مثبت و عمیقاً مهمی دارد، مانند: مجردها از تنهایی و پاداش های عمیق آن لذت میبرند. مجردها معانی بزرگتر و گسترده تری از روابط و عشق را میپذیرند. آنها به "کسانی" اهمیت میدهند، نه فقط "یک کس".مجردها مجموعه ای متنوع از مهارت ها را توسعه میدهند. در حالی که افراد متاهل فرصت کافی برای توسعۀ مهارتهای خود ندارد. همچنین انواع وظایفی که افراد تازه جدا شده یا بیوه شده باید بیاموزند، فعالیتهایی است که افراد مجرد خیلی قبلتر بر آن مسلط شدهاند. مجردها به روشهای معنادارتری در گروهها و انجمنها مشارکت میکنند. آنها بزای انجام فعالیتهای خیرخواهانه بیشتری داوطلب میشوند. بیش از سهم خود برای مراقبت از والدین سالخورده زمان و انرژی میگذارند. همچنین فراوانی یاریرسانی به دیگران، حتی دیگران غربیه درمیان مجردها بیشتر است.
مجردها برای پیگیری علایق خود و انجام کارهایی که بیش از همه به آن اهمیت میدهند، ارزش قائل هستند. آنها بیشتر از افراد متاهل به تلاش و کارِ معنادار اهمیت میدهند. افراد مجرد نسبت به افراد متاهل در طول زمان احساس استقلال بیشتری میکنند. آنها نسبت به افراد متاهل رشد و توسعه شخصی بیشتری را تجربه میکنند. خانم د پائولو و همکارانش با پژوهش و مطالعه ده ها هزار نفر از افراد متاهل، مجرد و افراد مجرد قطعی (کسانی که قطعا مجرد میمانند) دو تا مفهوم رو وارد دنیای روانشناسی اجتماعی کردهاست:
Single at heart و Single on purpose
معادل فارسی این دو اصطلاح را گروه رواد به عنوان مجردی قصدمند، مجردی در قلب ترجمه کردهاند. افرادی که "در قلب مجرد" هستند آنها به خواستۀ قلبی خود زندگی مجردی را انتخاب کردهاند. برای آنها زندگی مجردی بهترین، معتبرترین و معنادارترین زندگی است. آنها مجرد نماندند چون "مشکلاتی" دارند یا به دلیل اینکه "کسی" را پیدا نکردند. کتاب خانم دپائولو با نام " مجردی در قلب" سپتامبر 2023 منتشر خواهد شد.
جان افراد متاهل ارزش بیشتری از جان افراد مجرد دارد:
شاید برای تان عجیب باشد که بدانید که هم مردم هم قانون جان افراد متاهل را ارزشمندتر از جان افراد مجرد میداند. دکتر دپائولو به حوادث 11 سپتمامبر اشاره میکند، که کمک هزینه های دولت برای خانواده های جان باختگان یا مصدومان این حادثه برابر نبود. تقریبا 50 هزار دلار افراد متاهل هزینه بیشتری دریافت کردند. به عبارت دیگر اگر فرد کشته شده در این حادثه متاهل بود یا فرزندی داشت، پول بیشتری به خانوادۀ او تعلق میگرفت. اما وقتی که شخص کشته شده، مجرد بود پول کمتری به خانوادۀ آن فرد مجرد پرداخت میشد. بنابراین بر اساس این محاسبات، زندگی قربانیان مجرد به طور خودکار کمتر از قربانیان متاهل ارزش داشت. مبلغ 50 هزار دلاری که به همسر مقتول متاهل میرسید، به شخص زنده ای که به قربانی مجرد اهمیت میدهد نمیرسید.دکتر دپائولو میگوید گویا جان افراد مجرد ارزش کمتری دارد. اگر فرد متاهل خانوادهای دارد، فرد مجرد هم خانوادهای دارد.
در شروع همه گیری ویروس کرونا، گزارشاتی از بیمارستانهای آمریگا نشان میدهد که در شرایط اضطراری مانند کمبود امکانات مثل دستگاه اکسیژن بین زنده ماندن فرد متاهل با مجرد، پزشکان فرد متاهل را برگزیدند. استدلال پزشکان برای انتخاب فرد متاهل برای زنده ماندن این است که آنها خانواده دارند.
پژوهشها همچنین نشان میدهند که مردم از مرگ یک میانسال مجرد (حدود ۴۰ _۴۵ سال) کمتر متاثر میشوند تا مرگ یک میانسال متاهل، استدلال اکثر مردم این است که زندگی شخص مجرد به کسی وابسته نیست او کسی را نداشته که تحت تاثیر این مرگ قرار بگیرد.
یک مطالعه در سال 2019 نشان داد که مردم واقعاً فکر میکنند که باید به بیماران متاهل بیش از بیماران مطلقه یا مجرد اعضای بدن اهدا شود. همچنین در پژوهشی مشخص شد اگر افراد برای دریافت وام برای اشتغال، یا درخواست پیوند اعضا با همسر و فرزندشان مراجعه کنند، احتمال اینکه درخواست آنها زودتر و سریعتر پذیرفته شود، بیشتر از زمانی است که آن فرد تنها یا با فردی غیر از همسر و فرزند خود حضور پیدا کند.
در همه گیری کووید-19 در امریکا توئیتی از یک تکنسین فوریتهای پزشکی مورد توجه بسیاری از کاربران قرار گرفت. پیام او یک پیام عادی بود، اما به شدت در کل شبکههای اجتماعی وایرال شد. تنها بعد از چند روز بیش از هزار بار بازتوییت و بیشتر از 9 هزار بار لایک خورد. این نشان میدهدکه گویا بسیاری از مردم به همین ترتیب نگرانند بدون همسر یا فرزند، زندگی آنها ارزش کمتری داشته باشد در نتیجه در شرایط بحرانی با احتمال کمتری نجات پیدا کند.
توئیت این تکنسین فوریتهای پزشکی:
" باید اعتراف کنم. این موضوع باعث آزار و اذیت من شده است که پس از آنکه برای مراقبت از بیماران عفونی داوطلب شدم، در مقایسه با دیگران در موقیت خطرناکتری قرار گرفتم زیرا "خانوادهای ندارم". من بچه ندارم اما من یک خانواده دارم. من هم فرزند کسی هستم. "
به طور خلاصه طبق پژوهشهایی انجام شده در حوزه مجردی، عواملی که رضایت از تجرد را افزایش میدهد عبارتند از:
داشتن یک شبکه اجتماعی با کیفیت بالا از دوستان و خانواده، وضعیت اقتصادی اجتماعی خوب فرد مجرد، و تصمیم به مجرد ماندن به این بستگی دارد که فرد چقدر آگاهانه تصمیم به تجرد گرفته و نیاز به استقلال و آزادی در چه سطحی از اولویت بندی او قرار گرفته است. هر چه این نیاز در شدت و اولویت بالاتری قرار بگیرد، زندگی مجردی برای فرد خوشایندتر از متاهلی خواهد بود.
و در نهایت بسیاری از روانشناسان فعال در حوزه سلامت و توسعه فردی معتقدند باید مفهوم ازدواج تغییر کند. نسلهای گذشته ما ازدواج میکردند چون ازدواج را یک تکلیف و مسئولیت اجتماعی و طبیعی قلمداد میکردند وقتی نوجوان به جوانی میرسید باید کمکم به فکر ازدواج میافتاد. بدون انکه بدانند آیا برای حضور در یک رابطه عاطفی آمادگی دارند یا خیر.
ازدواجهای موفقترند که طرفین اول رابطه خودشان را با خودشان اصلاح کرده باشند. خودشان را پیدا کرده باشند.. سپس میتوانند در یک رابطه با فرد دیگری هم رشد کنند هم موجب رشد او شوند. و امروز طبق شواهد پژوهشی میدانیم ظرحوارهها، سبک دلبستگی، تجارب و الگوهای یادگیری چندین و چند عامل روانشناختی دیگر است که نحوۀ رابطه ما را با افراد مهم زندگیمان تعیین میکند. و شاید بتوان گفت اولین رابطه عاشقانه ای که باید به سرانجام برسانیم رابطه با خودمان است.
این مطالب برگرفته از پژوهشهای انجام شده در جامعۀ غرب است، جامعهای که حدود روابط، نگرش به رابطه، ماهیت روابط میان فردیش با جامعه ما بسیار متفاوت است. در کشور ما نگاه ما به رابطه و شکل و حدود رابطه تحت تاثیر مذهب، قانون، شرایط اقتصادی، عرف، فرهنگ و غیره... قرار دارد. که همۀ این عوامل باعث میشود که نتوان نتایج جوامع غربی را به راحتی به جامعۀ ایران تعمیم دهیم.
سایر مقالات ما:
آموزه هایی از زندگی جان و جولی گاتمن
فهیمه حکیما، رواندرمانگر پویشی (ISTDP) تحت نظارت رسمی انجمن بین المللی درمانهای تجربه ای (IEDTA)
نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
بستن *نام و نام خانوادگی * پست الکترونیک * متن پیام |
بستن دیگر باز نشو! |