نقد و نظریه های ادبی
آیا دانستن نقد و نظریه های ادبی باعث میشود نویسندۀ ماهری بشویم؟ پاسخ به این سوال با توجه به دریافت هایی که پراپ از ریخت شناسی قصه های پریان کرد، قابل دستیابی است. در این قسمت مختصری از کار پژوهشی پراپ را از نظر میگذرانیم.
ریخت شناسی قصه های پریان
با روش ريخت شناسي پراپ، اجزاي سـازندة قـصه هـا (عملکردها، شخصيت ها، ساختار قصه ) آشکار ميشود.
براساس تحليل پراپ مي توان به مبناي جديدي براي رده بندي قصه ها، براساس ويژگيهـاي دقيـق ســاختاري دسـت يافت. پراپ با بررسی تعدادی از افسانه هاي روس به سي و يک الگوي کلّي و هفت نقش مايه ي اصلي مي رسد. عملکر رخشان پراپ ماحصل نگاه ساختاری به ادبیات است.
نگاه ساختاری يکي از مهم ترين جنبش هاي فرماليستي است که در دهه هاي اخـير نـقش مـهمي در تجزيـه و تحليل آثار ادبي ايفا کرده است و همان گونه که «بررسي شعر را دگرگون سـاخت، در بـررسـي داســتان نيـز انقلاب کاملا جديدي به نام روايت شناسي را بنيان گذارد.» (ايگلتون، ١٣٨٠: ١٤٣)
«ساختارگرايي در اصل از انديشه هـاي زبــان شـناس سوئيسـي فردينـان دو سوسـور ( Ferdinand de Saussure) سرچشمه ميگيرد. او کسي بود که در ابتداي قرن بيستم در مـطالعۀ زبــان، انـقـلاب بـه وجـود آورد. زبان شناسي قرن نوزدهم منحصر مي شد به مطالعه تاريخ زبان و زبــان شـناسـان ايـن دوره، ريشـه هـاي واژه ها را تک تک مطالعه ميکردند و ميکوشيدند قوانين هدايت گر فـرايند تـغيير و تـحولات زباني را نظام منـد سازند. سوسور راه کاملا متفاوتي را در پيش گرفت. او به جاي رويکرد تاريخي، رويکـردي غيـر تــاريخي و بـسيار انتزاعي را برگزيد.» (برتنس، ١٣٨٤: ٦٩)
«يکي از اهداف تجزيه و تحليل هاي ساختاري، آگاه شدن از جـهان بـيني نـهفته در پشت اين پديده هاسـت.
اگر شناخت الگوهاي ساختاري بتواند خدمتي به توصيف نهاد جهان بيني خود مـا يا جـهان بـيني ديگر مردمان کند در اين صورت وسيله اي براي شناخت بهتر طبيعت و سرشت انسان و در نـتيجـه شــناخت بهتـر جامعـه خاص انساني است .» (پراپ، ١٣٨٦: ١٤)
«ساختارگرايان همواره بر آن بودند که به الگوهاي روايتي مشخص دست يابـند. مـهم ترين پژوهشي که در اين زمينه ارائه شده کار ولاديمير پراپ (١٩٧٠-١٨٩٥)، مردم شـناس روسـي اسـت. کـتـاب ريخــت شناسـي حکايت او در سال ١٩٨٢چاپ شد و ترجمه انـگليسي آن در سـال ١٩٨٥ تـحت عنوان ريخت شناسي قصه هاي عاميانه بـاعث شـهرت اين کتاب گرديد. تجزيه و تحليل ساختارگرايانه او از قصه هاي پريان، دوره جديدي در بررسي قصه هاي عاميانه در جـهان پايهـ ريزي نمود.» (هاوکس، ١٩٩٧: ٢٦)
«يکي از اصليترين دغـدغه هـاي پراپ، تقسيم بـندي قـصه هـاست، پـژوهش گـران پـيش از او قصـه هـا را بـر مـبناي مـوضوع يا درون مايه طبقه بندي ميکردند، اما وي بـه دنبـال تجزيـه
سـاختارگرايانـه قصـه هـا بــود.» (مـارتين ،١٣٨٢: ٦٥)
«وي دريافته بود که اگر بسياري از قـصه هاي عاميانه و پريان روسي بــه دقــت بررسـي شـود، عمـلا يـک داستان بـنيادين و مـشابه در تمامي آنها يافته خواهد شد.» (اسکولز، ١٣٧٩: ١٠٢)
در این بخش متذکر میشویم که پراپ با انتخاب و بررسي صد قصه به اين نـتيجـه رســيد کـه افـراد و شخصـيت هـاي قـصـه هــا مـتنـوع و گوناگونند ولي کارهايي کـه انـجام ميدهند از شمار معيني تـجاوز نـمي کنـد. آن گـاه واحـد سـازنده روايـت را «کارکرد» ناميد. پراپ به سي و يک کارکرد دست يافت.
آثار زیادی دربارۀ نقد و نظریههای ادبی تألیف یا ترجمه شدهاست. که خواندن همۀ آنها از عمر و حوصله خارج است. بنابراین باید راهِ کوتاه را برگزید تا در کوتاهترین زمان بیشترین بهره را برد.
برای دستیابی به این مهم نیاز است که با بنیانهای فکری و نظریههای اصلی آشنا شویم و بعد متوجه میشویم که بسیاری از این نظریهها از دل نظریۀ دیگر برآمدهاست. نظریههای ادبی عمدتاً از غرب وارد شده و به صورت ترجمه در اختیار ما قرار گرفته، که همین یادگیری را سخت کردهاست؛ مگر اینکه زیر نظر استاد بتوانیم این راه را طی کنیم.
اهمیت و ضرورت یادگیری نظریههای ادبی:
نقد و نظریه فرصت پژوهشهای تازه را فراهم میکند و یادگیری آن برای دانش جویان و دانش آموختگانِ رشتههای علوم انسانی ضروری است.
نقد و نظریۀ ادبی پیش از این امری استحسانی بود، اما در حال حاضر، برای هر دانشپذیر علوم انسانی واجب است.
یادگیری نقد و نظریههای ادبی فواید بسیاری دارد، ازجمله:
نگارش مقالات علمی پژوهشی بارویکردی نو؛
به دست آوردن ذهن تحلیلی و فلسفی؛
گذراندن واحدهای دانشگاهی با موفقیت و کسب نمرۀ مطلوب؛
به دست آورد ن مهارت و موفقیت در رشتههای علومانسانی؛
ورود در عرصۀ مباحث میانرشتهای، یعنی آشنا شدن با رشتههای روانشناسی، جامعهشناسی، ادبیات، هنر و موسیقی، فیلم، عرفان، مشاوره و...؛
تقویت روحیۀ جمالشناسی.
یکی از بزرگترین حسن های دانستن نقد و نظریه های جدید آموختن متد و روش پژوهش و خلق پژوهش های مدرن و خواندنی است. درصد چاپ مقالاتی که روشمند نوشته میشود به مراتب بیشتر از دیگر مقالات است و خواننده در این مقالات سرگردان نخواهد ماند. یادگیری نظریه های ادبی و تسلط داشتن بر یک نظریه از مهم ترین کارهایی است که دانشجویان علوم انسانی باید به کار بگیرند.
دورههای نقد و نظریه منحصر به دانشجویان و دانشآموختگان ادبیات نیست، بلکه کلیۀ رشتههای علومانسانی را دربرمیگیرد.
راههای یادگیری نقد و نظریههای ادبی:
1- شرکت در کارگاههای آموزشی و زیر نظر استادان مجرب و کارآزموده؛
2- آشنا شدن با نظریههای اصلی و تسلط یافتن بر دیگر نظریهها؛
3- مطالعۀ کتابهای مهم و اساسی در این باره؛
4- ووو
فایل های مربوط به نقد و نظریه های ادبی:
بستن *نام و نام خانوادگی * پست الکترونیک * متن پیام |
بستن دیگر باز نشو! |