menuordersearch
ravaad.ir

آسيب شناسي زبان

عبارت مورد نظر خود را جستجو کنید ...
۱۴۰۰/۱/۲۲ یکشنبه
(8)
(0)
آسيب شناسي زبان
آسيب شناسي زبان

بلاگ رواد      آسیب شناسی و اختلالات یادگیری زبان

آسیب شناسی زبان در معنی وسیع کلمه به کلیه اختیاراتی گفته می‌شود که، به طور کامل یا ناقص، مانع از یادگیری زبان شود و یا پس از یادگیری مانع از بهره برداری مطلوب از آن شود و یا باعث تخریب و تباه شدن آن گردد. روانشناسان زبان از این جهت به آسیب‌شناسی زبان توجه دارند که امیدوارند مطالعه آن در بیماران، به گشودن اسرار فراگیری و کارکرد زبان در افراد سالم کمک کند.

اختلال هاي زباني را به روشهاي گوناگون مي توان گروه بندي کرد؛ از جمله اختلال زبان شفاهي (سخن گفتن و گوش دادن) و اختلال زبان کتبي (خواندن و نوشتن). براساس نوع تقسيم بندي ديگر که اساس آن توجه به فيزيولوژي مغز و نواحي خاص زباني است، از اختلالات حسي مربوط به آسيب در ناحيه ورنيکه (مرکز حسي کلمه) و بروکا مي توان نام برد. ازجمله اختلالات زبانی زبان پریشی است.

language pathology

زبان پریشی

زبان‌پریشی به آن دسته از اختلالات زبانی گفته می‌شود که از ضایعه یا آسیب به قسمتی از مغز ناشی شده باشد. از آنجایی که با استفاده از تکنولوژی جدید پزشکی معمولاً می‌توان محل و نوع این آسیب را در مغز مشخص نمود، مقایسه محل و نوع آسیب مغزی با نوع اختلالی که در کارکرد زبان ایجاد شده است می‌تواند بسیار آموزنده باشد. در واقع، قسمت اعظم اطلاعاتی که درباره سازمان‌بندی زبان در قشر مخ اکنون در دست است از رهگذر این نوع مطالعات حاصل شده است. نخستین آگاهی ما در این زمینه به سال 1861 برمی‌گردد. در چهارم آوریل این سال، در یک نشست پرهیاهو در انجمن انسان‌شناسی پاریس، پزشکی به نام سیمون اوبورتن اعلام داشت که معتقد است قدرت تکلم در قطعه‌های پیشانی نیم‌کره‌های مخ جای دارد. شواهد کلینیکی خود او ناچیز بود، اما او پیش‌گویی کرد که هر بیماری که قدرت تکلم را از دست داده باشد، ولی توانایی فهم زبان در او سالم باشد، اگر مغز او مورد معاینه قرار گیرد، معلوم خواهد شد که آسیب یا فساد در قطعه‌های پیشانی مخ او روی داده است. دبیر آن جلسه جراحی بود به نام پییر پال بروکا؛ بر حسب اتفاق درست چند روز بعد به بیماری برخورد که سالهای سال دچار سستی عضلانی در طرف راست بدنش بود و قدرت تکلم خود را نیز به کلی از دست داده بود. تقریباً تنها صدایی که او می‌توانست ادا کند لفظ «تان» بود و به همین دلیل در نوشته‌های پزشکی آن روز او را آقای «تان» نامیدند. «تان» در هفدهم آوریل 1861، یعنی سیزده روز پس از سخنرانی سیمون اوبورتن، مُرد و بروکا بلافاصله پس از مرگش مغز او را معاینه کرد و درست فردای همان روز، نتیجه را به انجمن انسان‌شناسی گزارش داد. پیش‌گویی استنباطی اوبورتن صورت مستند به خود گرفت: قطعه‌های پیشانی مغز «تان» شدیداً فاسد شده بودند.

 

معرفي کتاب: دانش نامه عصب و روان شناسي زبان.

 

دانلود مقاله1: مروري بر آسيب هاي زباني و رفتاري کودکان مبتلا به فلج مغزي

 

دانلود مقاله2:گرايش ها در آسيب شناسي و عصب شناسي زبان.

 

دانلود مقاله3: عصب شناسي زبان حوزه مطالعات بينارشته اي زبان.

نظرات کاربران
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

بستن
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

0 نظر